من صمد بابایی

متولد سال 62 و کوچکترین عضو یک خانواده 4 نفره

داستان من

من صمد بابایی متولد سال 62 و کوچکترین عضو یک خانواده 4 نفره هستم. رشته تحصیلی دانشگاهی‌ام فنی و مهندسی بوده ولی از همون دوران دانشگاه، مفاهیمی که به نوعی با انسان و شناخت انسان در ارتباط بود، برام جذاب بود و باعث جذب اولیه من به مفاهیم روانشناسی شد. به هر کیفیتی، من هم مثل همه آدمها در طول سالهای زندگیم دچار چالشهایی بودم و بعد از دانشگاه برای بهبود کیفیت زندگیم و پایان دادن به چرخه های تکراری زندگیم، از طریق یکی از دوستانم با یک مشاور خوب آشنا شدم و سفر فردیت من از همونجا آغاز شد. مسیر به قدری جذاب و مفید بود که باعث شد از سال 89 بصورت خودخوان و غیرحضوری مفاهیم روانشناسی رو تحصیل کنم. در نهایت با شرکت در دوره‌های خودشناسی زیر نظر اساتید مختلف و البته
حرفه‌ای، با مفاهیم روانشناسی یونگ آشنا شدم. طبیعتاً هرچه بیشتر پیشرفت کردم، متوجه ‌شدم کیفیت زندگیم بطور چشمگیری درحال بهبود هست. این بهبود به معنای فارغ بودن از مشکلات نبود، بلکه به شکل عبور پخته‌تر و صبورانه‌تر از مشکلات، به هم ریزی و برون ریزی‌های کمتر، توان بیشتر برای گذر از مشکلات جدی‌تر و… دیده میشد. یه روزی توی بریک یکی از کلاسها، بعد از اینکه استادم یکی از ریشه های عمیق روانی، در انتخاب‌ بین خودم و دیگران در زندگیم رو برام آشکار کرد، آرزو کردم که ایکاش بشه به خیلی از آدمها کمک کرد تا با یادگیری این مفاهیم و یا حداقل تشویق کردنشون به خودشناسی، کیفیت زیست و زندگیشون رو بهبود ببخشند.

یک تصمیم

در نهایت در نیمه دوم سال 96، با تماس یک دوست، مسیر کمک به دیگران در قالب یک مدرس خودشناسی برای من آغاز شد و خوشحالم که تونستم در این سالها پل واسط باشم برای شناخت بیشتر اون عزیزانی که به من اعتماد کردن و در خدمتشون بودیم. در مسیر بهبود و رشد فردی ما تا همیشه دانشجو هستیم و نیازمند یادگیری.

کتاب و کتابخوانی

سبد خرید
پیمایش به بالا